پایگاه خبری حامیان نور و قرآن

نظر رهبری در مورد مذاکره با آمریکا؛ چارچوب، شروط و تجربه های چهار دهه

تصور کنید روبه روی دشمنی نشسته اید که بارها به شما خیانت کرده؛ دشمنی که یک روز توافق می کند و روز دیگر میز مذاکره را برهم می زند. حالا این پرسش پیش می آید که آیا باید دوباره به این میز بازگشت؟ نظر رهبری در مورد مذاکره با آمریکا دقیقاً پاسخ به همین پرسش راهبردی است؛ پاسخ به این که مذاکره یک «تابو» است یا ابزاری برای احقاق حقوق ملت؟ در این مقاله قرار است پاسخ صریح، دقیق و بی پردهٔ این سؤال را با استناد به بیانات رسمی رهبر انقلاب و تجربه های گذشتهٔ ایران در مذاکره با آمریکا بررسی کنیم.

انتشار: ۱۰ تیر ۱۴۰۴

نظر رهبری در مورد مذاکره با آمریکا

۱. مبانی فقهی و قانونی تصمیم گیری درباره مذاکره

رهبر انقلاب مذاکره را «ابزار هوشمندانه» می دانند، نه تابو. ایشان فرموده اند: «اگر بتوان تحریم ها را به طور واقعی رفع کرد، حتی یک ساعت نباید درنگ کرد.» بر این اساس هر مذاکره باید سه معیار کلیدی را برآورده کند: حفظ عزت ملی، رفع منافع ملی و عدم تحمیل هزینه اضافی. طبق اصل ۱۱۰، اعلان جنگ یا صلح و تصویب هر توافق فرادولتی تنها با فرمان رهبری معتبر است. در نتیجه، بدون اعلام رسمی دفتر مقام معظم رهبری، «مذاکره» صرفاً یک ایده سیاسی باقی می ماند و اثر حقوقی ندارد. این اصل شفاف، از شرطی شدن جامعه و بازار جلوگیری می کند.

۲. تجربه های ده گانه مذاکره مستقیم یا غیرمستقیم با آمریکا

ایران در چهار دهه گذشته دست کم ده بار با آمریکا مذاکره مستقیم یا غیرمستقیم داشته است. خلاصه مهم ترین تجربه ها در جدول زیر آمده تا نشان دهد چرا بدبینی هوشمندانه نسبت به واشنگتن جای خوش بینی ساده لوحانه را گرفته است:

سال موضوع نتیجه اولیه سرنوشت نهایی
۱۳۶۰ بیانیه الجزایر آزادی گروگان ها تعهدنشکنی بانک های آمریکایی
۱۳۷۹ کنفرانس بن همکاری امنیتی در افغانستان محور شرارت بوش
۱۳۹۲ توافق ژنو تعلیق محدود تحریم ها فشار کنگره
۱۳۹۴ برجام لغو موقت شش تحریم خروج ترامپ ۱۳۹۷

۳. سه خط قرمز رهبر انقلاب در مذاکره با آمریکا

 

۴. چرا رهبر انقلاب با «مذاکره هزینه زا» مخالف اند؟

تجربه ها نشان داده اند که حتی اگر توافقی حاصل نشود، خودِ مذاکره می تواند هزینه های سیاسی و روانی تحمیل کند: سوءاستفاده تبلیغاتی دشمن، تصویر ضعف ایران در افکار عمومی جهان، و شرطی سازی اقتصاد داخلی. رهبر انقلاب با این هزینه های پنهان یا آشکار به شدت مخالف اند؛ زیرا مذاکره، به جای برداشتن بار از دوش کشور، به باری مضاعف تبدیل می شود.

۵. الگوی تفاوت برخورد رهبری با دولت های مختلف

در دولت های یازدهم و دوازدهم، دولتمردان بخش مهمی از اعتبار سیاسی خود را به مذاکرات هسته ای گره زدند. این رویکرد، دست آمریکا را برای جنگ روانی و شرطی سازی جامعه باز گذاشت؛ به همین دلیل رهبر انقلاب ناچار شدند برای جلوگیری از هیجان بازار، بدعهدی آمریکا را علناً تذکر دهند. در مقابل، دولت سیزدهم با تمرکز بر اقتصاد داخلی و حفظ محرمانگی مذاکرات، هزینه «نفس مذاکره» را کاهش داد. نتیجه: مخالفتی با اصل مذاکره ابراز نشد، زیرا روی مدیریت داخلی کشور اثر منفی نگذاشت.

۶. بدبینی هوشمندانه؛ نه خوش بینی خام و نه بدبینی فلج کننده

رهبر انقلاب بدبینی را «مبتنی بر واقع نگری» معرفی می کنند: آمریکا سابقه طولانی در بدعهدی دارد، پس اعتماد بی هزینه نیست. اما بدبینی نباید به افراط برسد و تیم مذاکره کننده داخلی را تضعیف کند؛ چون این پیام اختلاف و ضعف به دشمن می فرستد و قدرت چانه زنی کشور را پایین می آورد.

۷. سؤال های اساسی پیش از هر مذاکره جدید

  1. آیا تحریم های اصلی واقعاً و به صورت پایدار لغو می شود؟
  2. آیا آمریکا حاضر است ضمانت ضد تحریم بدهد؟
  3. آیا مذاکرات خود به هزینه ای جدید برای جامعه و بازار تبدیل نمی شود؟
  4. آیا رسانه های داخلی می توانند از شرطی سازی افکار عمومی پیشگیری کنند؟

جمع بندی: فرمول یک خطی رهبری درباره مذاکره با آمریکا

«مذاکره تا زمانی که واقعاً منافع ملت را تأمین کند و هزینه ای اضافه بر دوش کشور نگذارد، نه تنها ممنوع نیست که حتی ضروری است؛ ولی اگر بدعهدی دشمن و هزینه های رسانه ای و اقتصادی بر منافع غلبه کند، قاطعانه مردود است.»
این خلاصه ترین و دقیق ترین تبیین از نظر رهبری در مورد مذاکره با آمریکا است؛ کلیدواژه ای که جست وجوی آن، هم در فضای مجازی و هم در تحلیل های دیپلماتیک، راهبرد گفت وگوی ایران با واشینگتن را روشن می کند.

سؤالات متداول

۱. آیا رهبر انقلاب مذاکره با آمریکا را به طور کلی ممنوع کرده اند؟
خیر؛ ایشان مذاکره را ابزار می دانند و زمانی می پذیرند که منافع ملی حفظ و هزینه ای مضاعف تحمیل نشود.

۲. مهم ترین شرط رهبری برای مذاکره با آمریکا چیست؟
لغو واقعی و قابل راستی آزمایی تحریم ها، بدون خدشه به عزت ملی.

۳. چرا رهبر انقلاب با شرطی سازی اقتصاد به مذاکرات مخالف اند؟
زیرا این کار فرمان اقتصاد داخلی را به دست دشمن می دهد و بازار را بی ثبات می کند.

۴. چه تفاوتی بین دولت سیزدهم و دولت های قبل در مسئله مذاکره وجود داشت؟
دولت سیزدهم مذاکرات را بدون شرطی سازی جامعه و با تمرکز بر اقتصاد داخلی پیش برد، پس مخالفتی ابراز نشد.

۵. آیا تجربه برجام پایانِ مذاکره با آمریکاست؟
خیر؛ مذاکره ممکن است تکرار شود، مشروط به ضمانت عملی برای رفع تحریم ها و تحقق منافع ملت.

انتشار دادن
خروج از نسخه موبایل